خداوند ترحم فرماید مردی را که مرتبه خود را بشناسد

گویند شیر مذکور که بواسطه موش مسطور آزاد شده بود، نهایت امتنان و تشکر را داشت؛ روزی محض بروز فضل و عنایت و اظهار مکرمت و شفقت، فرمود که هر چه از من بطلبی مضایقه نخواهم نمود.
موش حقیر استدعای نکاح دختر شیر کرد و شیر با وجود کراهت طبع، نقض عهد را که شوم‏ترین رذایل است بر خود نپسندید، به این ننگ تن در داد. موش با کمال افتخار بساط نشاطی چید و بزم انبساطی فراهم آورد، در وقت ملاقات عروس، دست ملاطفتی بر سر داماد گذاشت.
دست گذاشتن عروس همان بود و از جان گذشتن داماد همان، عروسی مبدل به عزا و شیر از آن ننگ رها شد.
نتیجه‏
دولت و غنا و راحت و رخا در ازدواج است و به ملاحظه بقای سلسله نسل بنی نوع انسانی از لوازم است، دانست که زن را در خلقت از سر مرد نگرفته اند که سلطان باشد و از پا نه که رعیت گردد، بلکه از پهلو که رفیق و مددکار شود؛ یعنی ما باید همیشه ملاحظه مرتبه و شان خود را نموده، با کفو و هم شان خود وصلت کنیم و خود را به زحمت و ذلت نیندازیم.







نوشته شده توسط ( newsvaolds ) در یک شنبه 11 مرداد 1394 

نظرات ، 0